من تنها...

 قصه ی غربت صحرا شده ام...وسعت درد فقط سهم من است

باز هم قسمت غم ها شده ام..

دگر ایینه ز من بی خبر است که اسیر شب یلدا شده ام...

من که بی تاب شقایق بودم

همدم سردی یخ ها شده ام

کاش چشمان مرا خاک کنید تا نبینم که چه تنها شده ام...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد